بی بی سی فارسی خبر سازان درباره وبلاگ ![]() به وبلاگ من خوش آمدید امیدواریم در خدمت رسانی به شما دوست گرامی کوشا باشیم این وبلاگ به طور هوشمند تبادل لینک میکند اگر مایلید لینک کنید به تبادل لینک هوشمند رفته و ما را با این ادرس و عنوان بی بی سی نیوز لینک کنید. نظر یادتون نره.با عرض معذرت بعضی مطالب در سایت نمایش داده نمی شود.اگر پیگیر مطلب خواصی هستید میتونید با مراجعه به این سایت مطلب مورد نظرتونو پیدا کنید با تشکر مدیریت سایت:نادیا آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان خانم خیراندیش! اینبار به خیر گذشت اما ...![]() خانم گوهر خیراندیش! صنعت فیلمسازی ایران، قاتل است. در اینجا کسی در پشت صحنه به سلامتی و جان شما فکر نمیکند. خانم خیراندیش! در صنعت فیلمسازی کشور ما، «ایمنی صحنه و پشتصحنه» شناختهشده نیست.
«فرورتیش رضوانیه» طی یادداشتی در پارسینه با اشاره به حادثه روی داده برای گوهر خیراندیش، بر ضرورت توجه به امنیت صحنه و پشت صحنه در آثار سینمایی و تلویزیونی تاکید کرد.
برضوانیه نوشته است: «سرکار خانم گوهر خیراندیش! من تعارف ندارم و مقدمهچینی هم نمیکنم. شما امروز سالم هستید اما به زودی جان خودتان را از دست میدهید. اگر اینبار نجات یافتید و توانستید از حادثه رانندگی مقابل دوربین جان سالم به در ببرید، بار بعدی مشخص نیست چه اتفاقی برایتان رخ خواهد داد. خانم گوهر خیراندیش! صنعت فیلمسازی ایران، قاتل است. در اینجا کسی در پشت صحنه به سلامتی و جان شما فکر نمیکند. در همه جای دنیا وقتی قرار است بازیگر از عرض خیابان عبور کند، مسیر را مسدود میکنند، سپس اتومبیلهایی که بدلکاران راننده آن هستند خیابان را اشغال میکنند. آنها میدانند که با چه سرعتی و از کدام لاین حرکت کنند تا همه چیز طبق برنامه پیش برود و جان بازیگر در امان باشد اما در ایران کارگردان شما را مجبور میکند تا از عرض یک خیابان واقعی با اتومبیلهای واقعی رد شوید و اصلا کسی به این فکر نمیکند که شاید با یک شهروند حواسپرت یا یک دپیلمات خارجی مست تصادف کنید. خانم خیراندیش! در صنعت فیلمسازی کشور ما، «ایمنی صحنه و پشتصحنه» شناختهشده نیست. پیش از شما، خانم «مریلا زارعی» از یک قدمی مرگ گریخت اما باز هم کسی به ایمنی توجهی نکرد. ویدئوی دوربین مخفی «رامبد جوان» را که در آن با «حامد بهداد» شوخی کرده، ببینید. ماجرا دقیقا وسط خیابان خرمشهر رخ میدهد و در آنجا بازیگر دوربین مخفی ناگهان روی زمین میافتد و خیلی شانس میآورد که یک اتومبیل از روی سرش رد نمیشود. همچنین اگر حوادث پیشبینی نشده سریال «خواب و بیدار» را بررسی کنید، متوجه میشوید که آقای «مهدی فخیمزاده»، رکورددار اتفاقات بد و افتضاح پشتصحنه هستند. از پرتاب اشتباه گاز اشکآور واقعی به میان صحنه گرفته تا تصادف اتومبیلی که تصویربردار داخل صندوقعقب آن نشسته، حوادثی است که سلامتی و جان عوامل را به خطر انداخته اما کسی به آن اهمیتی نمیدهد. خانم خیراندیش! ما درباره جان خودمان هم با دیگران تعارف داریم. اگر روزی که خانم «پگاه آهنگرانی» تا نزدیکی بروز ضایعه نخاعی رفت، در رودربایستی با سینمای ایران گیر نمیکرد و پیگرد قانونی عاملان حادثه را پیگیری کرده بود، امروز کمتر شاهد این حوادث بودیم. خانم خیراندیش! امروز خیلیها خودشان را «بدلکار حرفهای» مینامند و با سقف دستمزدهای مختلف در سینما و تلویزیون مشغول به کار هستند، در صورتی که هیچیک به معنای واقعی حرفهای نیستند. سالها قبل فردی خود را بدلکار حرفهای سریال «هشدار برای کبرا 11» معرفی کرد و پس از مدتی مشخص شد در کشور آلمان تنها به پرش از ارتفاع مشغول بوده و تخصص دیگری ندارد. اما بعضی کارگردانها شیفته رزومه و حرفهای هیجانانگیزش شدند و به هشدارهای دیگران گوش ندادند و در نهایت به او اجازه دادند تا در اقدامی عجیب و باورنشدنی جان خود را مقابل دوربین از دست بدهد. مرگ او هنگام تصویربرداری سکانسی رخ داد که در طول تاریخ سینمای جهان هم بیسابقه بوده و کسی چنین اشتباهی را مرتکب نشده است اما مردم این را نمیدانند و شما که در سینما هستید، میدانید. خانم خیراندیش! ما در ایران بدلکار حرفهای واقعی نداریم. شما میدانید که همیشه در پشتصحنهها اتفاقات بدی رخ میدهد اما آن را به رسانهها اعلام نمیکنند تا عملکرد و اعتبار بدلکاران خودنما و شعور عوامل فیلم مورد پرسش قرار نگیرد. خانم خیراندیش! ما مسئول ایمنی صحنه و پشتصحنه نداریم. ما فکر میکنیم فیلم ساختن فقط به دوربین و سهپایه و کلاکت و صندلی کارگردان نیاز دارد. ما بازیگران را هر روز تا یک قدمی مرگ میفرستیم و خودمان را پاکترین سینمای جهان مینامیم. خانم خیراندیش! شما بسیار خوششانس هستید که اکنون نفس میکشید و میتوانید حرف بزنید اما من همچنان نگران حوادث آتی هستم و هیچ کاری از دستم ساخته نیست. خانم خیراندیش! چند سال قبل مرکز 110 تهران بزرگ از وقوع یک سرقت مسلحانه در خیابان کریمخانزند مطلع شد. ماموران پلیس با سرعت خودشان را به محل حادثه رساندند و همان هنگام متوجه شدند که در آنجا یک گروه فیلمبرداری بدون هماهنگی با نیروی انتظامی مشغول کار است و ماجرای سرقت واقعی نیست. در حادثه مشابهی که در یک کشور آفریقایی رخ داد، وقتی پلیس به یک صحنه سرقت رسید، گروه فیلمبرداری را ندید و با شلیک یک گلوله به زندگی بازیگر فیلم که نقش سارق را ایفا میکرد، پایان داد. در خیابان کریمخانزند هم این اتفاق ممکن بود رخ دهد اما بخت با آنها یار بود و گلولهای شلیک نشد. خانم خیراندیش! بهزودی یکی از همکاران شما در یکی از همین حوادث جانش را از دست میدهد. مطمئن باشید بعد از آن هم کسی به امنیت پشتصحنه اهمیتی نخواهد داد. من نگران هستم که شما یا دیگر هنرمندان جان خود را به خاطر ناکاربلدی عوامل یک گروه فیلمسازی از دست بدهید. خانم خیراندیش! نه در تلویزیون آقای ضرغامی و نه در جایی که نام آن را «خانه سینما» گذاشتهاند، کسی به هشدارهایی که از سال 87 دادم، اهمیتی نداد و نگران جان و سلامتی شما نشد. خانم خیراندیش! خوشحالم که شما میتوانید سلامتی خود را دوباره به دست بیاورید اما نمیتوانم نگران نباشم. ممکن است حادثه بعدی دوباره برای خود شما رخ بدهد. خانم خیراندیش! من اهل کافه رفتن نیستم و دوست و رفیقی ندارم تا گفتههایم در نشریات سینمایی منعکس شود. از شما خواهش دارم به این سینما بگویید که ایمنی پشتصحنه را جدی بگیرد.» چطور ستاره سینمای جهان شدم؟! (ستاره های زن + تصاویر)![]() مادر اسکارلت یک تهیه کننده سینمایی بود و زمینه ورود او به بازیگری را از زمان کودکی اش فراهم کرد؛ اسكارلت فقط هفتساله بود كه بازی در تلویزیون را آغاز كرد، اما نقشی كه او را به شهرت رساند....
بازیگران سینمای جهان بسیار اند اما تنها اندکی از آنها به ستارههای بازیگری بدل شده و در آسمان سینما میدرخشند.
معمولا ستارههای سینمای جهان یا تحصیل کرده نمایش و سینما و یا آموزش دیده بازیگری در آموزشگاههای معتبر جهان هستند که معمولا در ارتباط با کارگردانهای بزرگ جهان یا بنگاههای استعدادیابی معتبر پلههای ترقی را طی کرده و به شهرت جهانی میرسند.
در گزارش تصویری زیر قصد داریم، نگاهی گذرا به زندگی ستارههای زنده سینمای جهان بیاندازیم و مسیر اوجگیری آنها را در آسمان سینمای جهان مشاهده کنیم.
نیکول کیدمن «نمایی از فیلم داگویل»
او که از 3 سالگی کار یادگیری باله را آغاز کرده بود در سـن 10 سالگی به دلیل علاقه شدید به نمایش در یک مـدرسه تئاتر ثبت نام کند. وی در دبیرستان سیدنی بـه تـعـلـیـم تـئاتر پرداخت اما از آنجایی که مادرش به سرطان مبتلا گشـت بـرای مـراقبت از مادرش ناچار بـه تـرک تـحـصـیل شد. نخستین حضور وی در تلویزیون درمـوزیـک ویدئوی PAT WILSON در ترانه ای بنام BOP GIRLصـورت گـرفـت هنگامیکه وی تنها 15 سال سن داشت. او سپس در چندین فیلم و سریال تلویزیون استرالیا ایفای نقش کرد. سـرانـجـام سال 1989 در نقش آفرینی در فیلم DEAD CALM توجه جهانیان را بخود معطوف ساخت. اما بازی او در «چشمان باز بسته» کوبریک او را به یک ستاره بدل کرد.
کیت بلانشت «نمایی از فیلم مورد عجیب بنجامین باتن»
او که از کودکی به نمایش علاقمند بود رشته تئاتر را برای تحصیل آکادمیک انتخاب کرد. از انستیتوی ملی هنرهای نمایشی استرالیا در ١٩٩٢ فارغالتحصیل شده و خیلی زود در عرصه تئاتر به شهرت رسیده است. بازی او در سال ١٩٩٧در فیلم «اسکار و لوسیندا» مورد توجه منتقدان قرار گرفت، اما یک سال بعد بازی در نقش ملکه الیزابت اول در فیلمی از شکار کاپور از وی بازیگری با شهرت جهانی ساخت.
کیت وینسلت «نمایی از فیلم تایتانیک»
او از بازیگرانی است که بازیگری در خون و خانواده اوست؛ پدرش راجر وینسلت و مادرش سالی بریج ـ وینسلت هر دو بازیگر بودند. پدربزرگ و مادربزرگ مادری او الیور و لیندا بریج هم در كار تئاتر بودند. و دایی او رابرت بریج در كار صحنه تئاتر مشغول به كار بود. او در سن 11 سالگی در یك پیام بازرگانی ایفای نقش كرد. تبلیغ برای پفکهای شکری، نوعی غذای کودک. کیت درس هنرپیشگی را در همان سن شروع كرد و نتیجه آن راه یافتن به دبیرستان هنر شد. كیت اجرا در مدرسه هنر را از همین زمان اغاز کرد تا اینکه اولین بازی خود را در سن 17 سالگی در نقش یك نوجوان در فیلم Heavenly Creatures بازی میكرد. اگر چه این فیلم خیلی معروف نشد ولی مورد ستایش منتقدان قرار گرفت. اما در سال 1997 او به یک هنرپیشه جهانی بدل شد؛ در این سال وی در فیلم تایتانیک ساخته جیمز کامرون بازی کرد و درخشید.
اسکارلت یوهانسون «نمایی از فیلم دختری با گوشوارههای مروارید»
او که امروز به عنوان جوانترین پدیده بازیگری هالیوود شهرت دارد به خاطر خانواده سینماییاش خیلی زود وارد هنر سینما شد. مادر اسکارلت یک تهیه کننده سینمایی بود و زمینه ورود او به بازیگری را از زمان کودکی اش فراهم کرد؛ اسكارلت فقط هفتساله بود كه بازی در تلویزیون را آغاز كرد، اما نقشی كه او را به شهرت رساند، بازی در مقابل بیل مورای در فیلم «گمشده در ترجمه» بود. او بعد از بازی در این فیلم در دو فیلم وودی آلن (امتیاز نهایی و اسكوپ) و فیلم «كوكب سیاه» برایان دپالما بازی كرد و پس از آن به هنرپیشه ای در کلاس جهانی بدل شد.
جولیا رابرتز «نمایی از فیلم نزدیک تر»
او هم از بازیگرانی بود که در خانوده هنری و در عین حال عجیب به دنیا آمد؛ مادر جولیا بتی لو (یك هنر پیشه و منشی كلیسا است و پدرش هم به عنوان فروشنده جاروبرقی و نویسنده و هنر پیشه كار می كرد! جولیا آرزو داشت دامپزشك بشود و علاقه ای هم به بازیگری داشت اما بعد از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان به مدرسه تئاتر رفت. یکی از عواملی که جولیا را به شهرت رساند مدل شدن او برای عکاسان هنری و همینطور عکسهای تبلیغاتی بود که باعث شد تصویر او همه جا در نشریات و روزنامهها منتشر شود. پس از چندی کارگردانان برای ایفای نقش به او پیشنهاد بازی دادند و در سال 1998 جولیا در نقش یك پیشخدمت پیتزا فروشی در فیلم "Mystic pizza" (پیتزای اسرار آمیز) بازی كرد. و سپس یك بازی مشترك با لیام نیسون در رضایتمندی (satisfaction) داشت. این بازی برای آنها موفقیت آمیز بود یك سال بعد او در "steel magnolias" بازی كرد. زمانی كه فیلم «زن زیبا» اکران شد او از یك هنرپیشه با استعداد تازه كار به یك سوپر استار تبدیل شد.
مریل استریپ «نمایی از ساعتها»
او که از جمله استعدادهای بزرگ بازیگری جهان در ردیف بازیگرانی چون آل پاچینو، دونیرو و حتی لارنس اولیویه قرار دارد در کودکی به موسیقی علاقه داشت و به کلاسهای خوانندگی اپرای ایستیل لیبلینگ میرفت. بعدها در دانشگاه رشته بازیگری را انتخاب کرد و در سال1971 به مدرسه تئاتر معتبر ییل رفت و در آنجا با سیگورنی ویور بازیگر و وندی واسراستاین نمایشنامهنویس همکلاس شد. استریپ قبل از دریافت مدرک کارشناسی ارشد در سال 1975، در بیش از 40 نمایش بازی کرد. بعد از فارقالتحصیلی، اولین تجربه بازیگری خود را در برادوی با نمایش «Trelawney of the wells» کسب کرد. وی در سال 1976 به خاطر بازی در نمایش « 27 واگن پنبه» اثر تنسی ویلیامز نامزد دریافت جایزه تونی شد. آغاز کار او در تلویزیون با ایفای نقش همسر یک بازیکن هاکی در مجموعه «مرگبارترین فصل» در سال 1977 بود. در همان سال با بازی در فیلم «جولیا» به کارگردانی فرد زینه مان به عنوان بازیگری توانمند در سینما مطرح شد.
ساندرا بولاک
اگر چه پدر و مادر بولاک هر دو خوانندگان اپرا بودند اما خود او به نمایش علاقه داشت. پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه کارولینای شرقی، بولاک به نیویورک رفت، جایی که حرفه بازیگری را جدی تر دنبال کرد. او کارش را با تعدادی تولیدات صحنه ای آغاز کرد و این کار صحنه ای خارج از برادوبی به نام no time flat بود که بولاک را با نقدهای مثیت بسیاری روبرو کرد. ساندرا کارش را با فعالیت در تلویزیون ادامه داد. اما اولین حضور رسمی و جدی او را باید با بازی در «عشق ...شماره 90» محصول 1992 دانست. بولاک این موفقیت را با یک نقش مشابه در «چیزی به نام عشق» همان سال ادامه داد. اما وی زمانی به شهرت رسید که با کارگردانی به نام با «دی بانت» آشنا شد و در فیلم سراسر اکشن او ایفای نقش میکند. بولاک در کنار کیانو ریوز قرار میگیرد، اما تهیه کننده کار میگوید برای نقش دنبال یک خانم بلوند میگشت با حضور بولاک مخالفت میکند تا اینکه با اصرارهای دی بانت نقش به ساندرا میرسد و فیلم به سرعت ساخته میشود و نه تنها به فروش خیره کننده ای دست پیدا کرد بلکه باعث میشود تا بولاک به عنوان یک قهرمان خانم و ستاره نو ظهور شناخته و معروف شود.
جنیفر هادسون بازیگر، خواننده آمریکایی نخستین باری که مورد توجه قرار همگان قرار گرفت، زمانی بود که به فینال سومین فصل مجموعه تلویزیونی شبکه فاکس به نام آمریکن آیدول راه یافت. او پس از اینکه به خاطر نقشآفرینی در فیلم دختران رویایی، چندین جایزه بهدست آورد، تبدیل به یک ستاره شد. جایزهها شامل جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن در هفتاد و نهمین اسکار، جایزه جایزه گلدن گلوب برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن، «جایزه صنف بازیگران سینما» و «جایزه آکادمی فیلم و هنرهای تلویزیونی بریتانیا» بودند.
مونیکا بلوچی
دانش آموخته رشته حقوق کار هنری را با مدل عکاسی آغاز کرد. بعدها به پیشنها گارگردانها بازیگری را تجربه کرد و در فیلم «دراکولای برام استوکر» ساخته فرانسیس فورد کاپولا ایفای نقش کرد. شهرت جهانی مونیکا بلوچی زمانی بود که در فیلم «مالنا» جوزپه تورناتوره بازی کرد و به عنوان یک ستاره مطرح شد.
آنجلینا جولی «نمایی از فیلم سالت»
او فعالیت هنری خود را در انستیتوی تئاتر لی استراسبرگ در سن 12 سالگی آغاز کرد و در پنج فیلم دانش آموزی که همگی را برادرش جیمز کارگردانی میکرد ایفای نقش کرد. در جوانی در کلیپهای خوانندگانی چون رولینگ استونز، میت لوف، لنی کراویتز، انتولینو وندیتیو بازی کرد و به شهرت رسید. اما اولین نقش سینمایی او در فیلم «هکرها» بود. اما ستاره او زمان درخشید که در نقش یک دختر مبتلا به اسکیزوفرنی در فیلم «دختر از هم گسیخته» بازی کرد و جایزه اسکار نقش دوم زن را دریافت کرد.
کامرون دیاز «نمایی از فرشتگان چارلی»
کامرون دیاز از شانزده سالگی برای مجلاتی مانند مادمازل کار میکرد و فعالیتهای تبلیغاتی برای شرکتهایی مانند کالینا کلین و کوکا کولا انجام میداد. او بدون هیچ تخصیلات آکادمیک و آموزش بازیگری در سال 1994 اولین نقش خود را در فیلم کمدی-اکشن ماسک بدست آورد و با کمدین بزرگ جیم کری روبرو شد و یک نقش اصلی در این فیلم بازی کرد. بعد از بازی در این فیلم بود که به عنوان هنرپیشه ای با استعداد شهرت یافت.
پنه لوپه کروز «نمایی از فیلم بازگشت»
بالرین اسپانیایی وقتی 15 سال داشت در آزمون نمایندگی جذب هنرپیشه در بین 300 شرکت کننده بهترین شد. در نتیجه او برای ایفای چندین نقش در سریالهای تلویزیون اسپانیا قرارداد بست که باعث شد راهش برای چهره شدن در سینما هموار شود. کار بازیگری سینما را با فیلم «درباره مادرم» به کارگردانی پدرو آلمودووار آغاز کرد و در سال ۲۰۰۱ در فیلم «آسمان وانیلی» و بدنبال آن در «چشمانت را بگشا» آغاز کرد. در ۲۲ فوریه ۲۰۰۹ برای سومین حضور بر پرده سینما در «ویکی کریستینا بارسلونا» برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل شد و شهرت جهانی یافت.
جنیفر انیستون «نمایی از سریال دوستان» یکی از گرانترین بازیگران هالیوود در خانواده ای سینمایی بزرگ شد؛ پدر و مادر او هر دو بازیگر تلوزیونی بودند. و او نیز در دبیرستان بازیگری نیویورك تحصیل کرد. اولین فیلمی که جنیفر در آن بازی کرد فیلمی ترسناک به نام «Leprechaun» بود و او در آن زمان تصمیم داشت بعد از تمام شدن این فیلم بازیگری را رها کند. در مورد او گفته شده که قبل از بازیگر شدن شغلهای دیگری مثل پیشخدمت، مسئول فروش و متصدی پذیرش را تجربه کرده بود. اما آنچه این بازیگر را به شهرت رساند بازی در سریال «دوستان» بود که باعث شد مورد توجه کارگردانان هالیوود قرار گیرد.
ژولیت بینوش «نمایی از فیلم کپی برابر اصل»
بینوش از مادری هنرپیشه و پدری مجسمهساز متولد شد. وی از نوجوانی به بازیگری روی آورد و اولین بار در سن بیست و سه سالگی پس از بازی در فیلم سبکی تحملناپذیر وجود باعث توجه بسیاری از منتقدین سینما شد. در سال ۱۹۹۶ با اجرای نقش هانا در فیلم پر فروش بیمار انگلیسی برنده جایزه اسکار شد. بینوش در سال ۲۰۰۰ با بازی در نقش وین روشه در فیلم شکلات نامزد دریافت اسکار بازیگر نقش اول زن شد و در ردیف بازیگران بزرگ سینما قرار گرفت.
رازهای تیره و تاریک از زندگی گذشته هالیوودیها!! + تصاویر![]() حالا میفهمیم که دلیل اصلی اینکه چارلیز از دوران کودکی اش حرف نمیزند و میخواهد آن روزها را فراموش کند این است که در خانواده ای پر از دعوا و بدون مهر و محبت زندگی کرد. مادرش هم...
ما 7 نفر را از بین چهرههای مشهور و بازیگران انتخاب کرده ایم که به خاطر ثروت و شهرتشان آنها را میشناسید. کسانی که رازهای تاریک و ناراحت کننده ای از گذشته خود دارند. بیشتر رازها مربوط به خانوادههایشان میشود، کارهایی که انجام داده اند و عشقهای عجیبی که داشته اند. من که نمیتوانم باور کنم اینها فقط داستان باشند! چارلیز ترون ![]() مادر او پدرش را درست جلوی چشمان او کشت! چند سال پیش چارلیز به رسانهها گفته بود که: «وقتی 15 ساله بوده پدرش در یک تصادف رانندگی کشته شده است.» و بعد موضوع مورد بحث را عوض کرده بود. اما حقیقت چیز دیگری است! پدر این بازیگر برنده اسکار مردی فحاش و ظالم بود و چارلیز نیز کودکی سختی را در ژوهانسبورگ گذراند. حالا میفهمیم که دلیل اصلی اینکه چارلیز از دوران کودکی اش حرف نمیزند و میخواهد آن روزها را فراموش کند این است که در خانواده ای پر از دعوا و بدون مهر و محبت زندگی کرد. مادرش هم برای اینکه بتواند از خودش و دخترش محافظت کند به شوهرش شلیک کرده و او را میکشد.
والیدن او شترمرغ پرورش میدادند. «پدرم اغلب اوقات در مزرعه مست میکرد و نه تنها با مشتهای گره کرده به خانه میآمد، بله گاهی اوقات تفنگ به دست میگرفت و ما را تهدید میکرد. یک روز او واقعا ماشه را کشید، اما مادرم درست در لحظه آخر توانست تفنگ را از دست او بقاپد و برای محافظت از خودش و من به پدرم شلیک کند...» لیگتون میستر و بوریس مویسیو ![]() هر دوی اینها در زندان به دنیا آمدند. چه کسی فکر میکرد که ستارههای برنامه «دختر پرحاشیه» لیگتون میستر و بوریس مویسیو گذشتهای شبیه به هم داشته باشند؟! هر دوی آنها در زندان به دنیا آمدند. مادر لیتون به خاطر قاچاق مواد مخدر به 10 سال زندان محکوم شده بود و مادر بوریس هم زندانی سیاسی بود. لِرا کودریاوتِسِوا ![]() شوهر دوم او به خاطر تجاوز جنسی و دزدی به زندان افتاد. جک نیکلسون ![]() خواهر او برایش مادری کرد. اولین بار مجله تایم در سال 1976 این راز را کشف کرد که خواهر جک نیکلسون درواقع مادر او بوده و بزرگش کرده و زنی که خود جک فکر میکرده مادر واقعی اش است مادربزرگش بوده!
تری هاتچر ![]() او توسط عموی خود مورد تجاوز جنسی قرار گرفت. توبی مگوایر ![]() پدر او سارق بانک بود! اپرا وینفری ![]() او در سن 14 سالگی یک بچه داشت. آنجلینا جولی ![]() معشوقه پیشین آنجلینا جولی الان مادر خوانده دوقولوهایش است! وودی آلن ![]() او با دختر خوانده اش ازدواج کرد. لوسی لیو ![]() او زمان بچگی اش در کارخانه کار میکرد. مرگ ناگوار کارگردان جوان تلویزیون در رنجان![]() حمید بیگلی کارگردان تلویزیون و از هنرمندان زنجانی متولد سال 52 و فارغالتحصیل رشته سینما از دانشگاه سوره، در یک مرگ ناگوار صبح دیروز در سد حسن ابدال زنجان درگذشت. پیکر بی جان این کارگردان تلویزیون که در اثر خفگی...
پیکر بیجان کارگردان زنجانی، صبح دیروز- سهشنبه - در سد حسنابدال زنجان پیدا شد.
به گزارش ایسنا، منطقه زنجان، پیکر بیجان حمید بیگلی، از هنرمندان زنجانی، صبح امروز در سد حسنابدال پیدا شد.
حمید بیگلی متولد سال 52 و فارغالتحصیل رشته سینما از دانشگاه سوره است.
وی آثاری را در عرصه سینما و تلویزیون خلق کرده است که از جمله آنها میتوان به سریال «شهر بیدار» با موضوع ماه محرم اشاره کرد که از شبکههای سراسری نیز پخش شد.
مرکز اطلاعرسانی فرماندهی انتظامی استان زنجان نیز با تایید این خبر ناگوار، تاکید کرده است: خبر پیدا شدن پیکر بیجان این هنرمند عرصه سینما و تئاتر، صبح امروز به نیروی انتظامی اعلام شد که ظواهر امر بیانگر این است که علت مرگ، غرقشدگی است، اما تا مشخص شدن علت اصلی این حادثه و اعلام قطعی پزشکیقانونی، نمیتوان در این خصوص نتیجهگیری کرد.
سریال «شهر بیدار» در شبهای محرم از شبکه استانی سیمای مرکز زنجان پخش شد.داستان این سریال از این قرار بود که دو دانشجوی دکترای جامعهشناسی به نامهای فاطمه (که تازه مسلمان شده و تبعیت آلمانی دارد) و نسیم دختر ایرانی که از دوران کودکی در آلمان توسط عمویش بزرگ شده است برای تحقیق و ارائه پایان نامه درجه دکترا با موضوع امام حسین (ع) و عزاداری دسته جات ایران به شهرستان زنجان اعزام میشود و با شروع تحقیق نسیم به دنبال هویت خود و خانوادهاش میشود و در طول داستان مشخص میشود این دو نفر ناخواسته توسط موسسه جاسوسی یهودی (شرمان) برای مقاصد سیاسی به ایران اعزام شدهاند.
تفاوتهای جکی چان و گلشیفته فراهانی شدن در هالیوود!![]() گلشیفته فراهانی در برنامه پولتیک درباره این پرسش که اگر در فیلمی؛ صحنه ای باشد که باید توسط شما روابط زناشویی و همبستری و برهنگی به تصویر کشیده شود پاسخ داد: «اگر فیلم، داستانی داشته باشد که باید...
داریوش سجادی از فعالین رسانه ای که در آمریکا زندگی میکند، در صفحه شخصی خود نوشت:
جکی چان سوپر استار سرشناس و رزمی کار هالیوود اخیراً طی مصاحبه ای اظهار داشته: «همیشه اصرار داشته ام که به عنوان یک بازیگر اخلاقگرا شناخته شوم و خوشحالم که رسانههای گروهی، منتقدان و تماشاگران سینما، مرا با این لقب میشناسند. در تمام این سالها به مدیر برنامههایم یک موضوع را همیشه یادآوری کردهام. به او، تهیه کنندگان و کارگردانان فیلمهایم گفتهام فیلمنامههایی را به من پیشنهاد کنید که در آنها جایی برای عریانگری و صحنههای ناجور وجود ندارد. من در هیچ صحنه بدی بازی نکرده و نخواهم کرد.این اولین اصل اخلاقی من است» این اظهارات را اکنون بگذارید در کنار اظهارات اخیر «گلشیفته فراهانی» و ایضاً نقش های محوله مشارالیه در فیلم های جدیدش.ایشان در برنامه پولتیک در پاسخ به این پرسش که اگر در فیلمی؛ صحنه ای وجود داشته باشد که باید توسط شما روابط زناشویی و همبستری و برهنگی به تصویر کشیده شود؛ آیا وجود این صحنه تاثیری در انتخاب شما برای بازی در آن نقش و در آن فیلم دارد؛ پاسخ داد: «نه هرگز! اگر فیلم، داستانی داشته باشد که باید در این دنیا بازگو شود و به تماشاچی منتقل شود من همه جوره آن را با ذهنی روشن انجام می دهم!» ... حد فاصل جکی چان شدن و فراهانی بودن موید آنست که می توان مانند جکی چان در دل صنعت هالیوود بالید و روئید اما به دلیل برخورداری از پرنسیب های فرهنگی و بلوغ شخصیتی در مقابل سندروم غربزدگی واکسینه بود هم چنانکه یک عنصر جهان سومی و ضعیف البنیه از حیث معرفت و هویت بومی مانند گلشیفته نیز به راحتی می تواند در عمیق ترین لایه های همان سندروم غوطه خورده و فرو رود. غربزدگی چیزی نیست جز مختل شدن اندیشه و فلجی بخش تشخیص و داوری و محاجه مغز و پذیرش اعتبار ذاتی برای تمامیت غرب و تمکین و تبعیت چشم بسته و مقهوریت و مفتونیت در برابر آن فرهنگ و تمدن بالذات معتبر فرض شده! سندرومی که بعضاً محصول ناتوانی فرد از معنایابی در زندگی با تکیه بر استعداد و دانش و عقل خود و پذیرش کورکورانه معنادهی غرب از رفتار ها و هنجارهای فردی و اجتماعی است! طرفه آنکه پدر ایشان (بهزاد فراهانی) نیز در مقام دفاع از صبیه به خود بالیده و فخر ورزیده! ... ابراز افتخار فاقد اعتبار بهزاد فراهانی بابت هنرنمائی دخترشان در فرنگ در حالی صورت می گیرد که مشاهده شد مشارالیه در پرونده کاری خارج از کشورش تاکنون آش دهان سوزی ارائه نکرده و تنها تفاوت کار ایشان در داخل و خارج از کشور کسب فرصت رویت ... و بدن عریان ایشان برای بیننده برون مرزی است که تصور نمی شود ... محلی از اعراب در صنعت سینمای فاخر داشته باشد. مدافعات آقای فراهانی از دخترشان یادآور مسابقات موسسه «Play Boy» در سال 2003 برای جذب جذاب ترین و طنازترین (!) دختران آمریکائی است که شبکه سراسری ABC در آمریکا آن را پوشش تصویری داد و نهایتاً بعد از آن که از میان صدها نفر رقیب تنها 10 نفر موفق به جذب در «Play Boy» شدند پدر یکی از این ده نفر در مصاحبه با ABC در حالی که اشک شوق در چشمانش نشسته بود با وجد و ابتهاج گفت: من به دخترم بابت این موفقیت افتخار می کنم!!! شنبه 18 آبان 1392برچسب:اعتراف به آزار جنسی دختر مدرسهایها, :: 12:12 قبل از ظهر :: نويسنده : سحر
اعتراف به آزار جنسی دختر مدرسهایها![]() پروندهای هفته پیش در خصوص آزارجنسی دختربچه مدرسهای در کلانتری یوسفآباد تشکیل شد و دستگیری متهم در دستور کار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
مردی که دختربچهها را اغفال میکرد و مورد آزار جنسی قرار میداد، دستگیر شد. این مرد به آزار پنجدختر دانشآموز اقرار کرده است و تحقیقات از وی همچنان ادامه دارد. به گزارش خبرنگار ما، پروندهای هفته پیش در خصوص آزارجنسی دختربچه مدرسهای در کلانتری یوسفآباد تشکیل شد و به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی، تحقیقات برای شناسایی و دستگیری متهم در دستور کار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. کارآگاهان با مراجعه شاکی به پلیس آگاهی و تحقیق از او اطلاع پیدا کردند جوانی حدودا 30ساله تحت عنوان راننده سرویس مدرسه، دختربچه را فریب داده و پس از سوارکردن وی، با تهدید چاقو اقدام به آزار و اذیت وی کرده و پس از سرقت طلا و جواهرات، دختربچه را از خودرو پیاده کرده و متواری شده است. شاکی در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: «ساعت هفتبامداد در حالیکه دخترم مقابل در منزل منتظر سرویس ایستاده بود، طبق گفته خودش خودرو پژو نقرهای به او نزدیک شد و رانندهاش عنوان کرد سرویس مدرسه خراب شده و به همین علت وی بهعنوان سرویس بهدنبال دخترم آمده تا او را به مدرسه ببرد. راننده پژو پس از سوارشدن دخترم او را مورد آزارواذیت قرار داد و وی را در حوالی خیابان مرزداران از ماشین پیاده و فرار کرد.» بنا بر اظهارات مادر قربانی، راننده پژو علاوه بر آزارواذیت دخترش گوشوارههای او را نیز سرقت کرده بود. کارآگاهان از متهم چهرهنگاری کردند و تصویر بهدستآمده را در اختیار واحدهای گشتی قرار دادند. اجرای طرح حضور تیمهای عملیاتی در ساعت اولیه روز و ارایه آموزشهای لازم به دانشآموزان مدارس دخترانه، حساسکردن خانوادهها نسبت به موضوع پرونده و افزایش گشتهای نامحسوس در منطقه یوسفآباد از جمله اقداماتی بود که کارآگاهان در ابتدای تحقیقات انجام دادند و همزمان به تلاش برای یافتن سرنخی از متهم پرداختند. سرانجام ماموران ساعت هفتصبح روز شنبه هفته جاری به سرنشین پژو پرشیا نقرهایرنگی مشکوک شدند و به وی دستور ایست دادند اما راننده پژو با افزودن بر سرعت خودرو فرار کرد. مرد مشکوک که جوانی 28ساله به نام «ابوالفضل.م» است در جریان تعقیبوگریز پلیسی دستگیر و در بازرسی از خودرو وی، گوشواره طلای متعلق به قربانی کشف شد. متهم در حالی به پلیس آگاهی منتقل شد که منکر ارتکاب هرگونه جرمی بود به همین دلیل از شاکی برای شناسایی متهم دعوت شد. سرهنگ عباسعلی محمدیان، رییس پلیس آگاهی تهران درباره این پرونده گفت: «با وجود شناسایی متهم از سوی شاکی، متهم در مراحل اولیه دستگیری و تحقیقات منکر آزار و اذیت قربانی بود تا اینکه بالاخره دیروز لب به اعتراف گشود و به آزار قربانی اعتراف کرد.» سرهنگ محمدیان ادامه داد: «متهم مردی متاهل است که یک فرزند دختر دارد.» وی افزود: «با بررسی سوابق، گزارش و شکایات سالهای گذشته مشخص شد در طول سالهای تحصیلی قبل نیز مواردی مشابه و البته با خودروهای متفاوت به پلیس اعلام شده بود به همین دلیل از چهارنفر از شکات دعوت شد به پلیس آگاهی مراجعه کنند. آنها نیز متهم را مورد شناسایی قرار دادند. با توجه به اعتراف صریح متهم به آزار و اذیت قربانیان، کشف اموال مسروقه از داخل خودرو او و همچنین اعترافات صریح وی به استفاده از انواع خودروهای سواری پژو 405، پژو پرشیا و پراید و احتمال افزایش تعداد شکات پرونده، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر شد و متهم برای شناسایی دیگر شکات و جرایم ارتکابی در اختیار پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است بنابراین از تمامی شکات و قربانیان احتمالی که به این شیوه و شگرد مورد سرقت، تهدید یا آزارواذیت قرار گرفتهاند دعوت میشود برای شناسایی متهم، طرح و پیگیری شکایات خود به اداره شانزدهم پلیس آگاهی مراجعه کنند و اطمینان داشته باشند اظهارات آنها و همچنین هویت آنها نزد پلیس و دستگاه قضایی محرمانه خواهد ماند.» ارسال پیامکهای غیر اخلاقی به زنان و دختران!!![]() رئیس پلیس فتا استان آذربایجانشرقی گفت: فردی که با ارسال پیامکهای غیر اخلاقی به زنان و دختران ایجاد مزاحمت میکرد در تبریز دستگیر شد.
سرهنگ محمد قاسملو اظهار کرد: چندی پیش یکی از شهروندان شکایتی را مبنی بر اینکه یک فرد ناشناس از طریق ارسال پیامکهای غیر اخلاقی و مزاحمت به همسرش، امنیت روانی خانواده وی را خدشهدار کرده است به این پلیس ارائه داد.
وی افزود: شاکی در ادامه اظهارات خود بیان داشت که متهم در یک مورد پیامک اعلام داشته که شماره همسرش را از طریق اینترنت بدست آورده است. قاسملو گفت: با توجه به حساسیت موضوع اقدامات فنی و استعلامات لازم از مبادی برای شناسایی متهم معمول که هیچگونه مستندی مبنی بر انتشار شماره تلفن همراه همسر شاکی بدست نیامد. وی تصریح کرد: با بررسی تخصصی توسط کارشناسان متهم اعتراف کرد که یکی از دوستانش باشگاه ورزشی داشته و شماره همراه وی را از طریق دوستش بدست آورده و بدون هیچگونه هدف خاصی پیامکهای ارسالی را فرستاده و از کرده خود پشیمان است و فقط از روی جوانی و حس کنجکاوی و پیدا کردن دوست دختر اقدام کرده و به علت ترساندن وی اعلام کرده که شماره وی را از طریق اینترنت بدست آورده است. رئیس پلیس فتا استان آذربایجانشرقی خاطرنشان کرد: شهروندان محترم به یاد داشته باشند هرگونه ارتباط تلفنی با افراد دیگر در صورتی که از طرف مقابل درخواست رسیدگی شود به عنوان مزاحمت تلقی و اثرات و عواقب بدی را به دنبال داشته و موجبات خدشهدار شدن آبروی افراد را به همراه دارد. قاسملو افزود: سازمانها و نهادی دولتی و خصوصی که برای ارائه خدمات از شهروندان اقدام به اخذ اطلاعات از آنان میکنند باید در نگهداری آنها کوشا بوده و ضمن عدم انتشار و استفاده نادرست از آنها خود را ملزم به رعایت اصل امانتداری در قبال افراد کنند. اغفال دختران دانشجو و تجاوز توسط داروساز شیاد![]() شمار شاکیان پیرمردی که با معرفی خود به عنوان پزشک داروساز و استاد دانشگاه شهروندان را اغفال کرده و پس از آن اقدام به سرقت و تجاوز به برخی از آنان کرده بود، به 31 تن افزایش یافت.
سرهنگ عباسعلی محمدیان، رییس پلیس آگاهی پایتخت در این باره گفت: حدود یک ماه پیش مردی که با پوشیدن لباسهای شیک و زدن عینک آفتابی و همراه داشتن کیف سامسونت، خود را پزشک داروساز و استاد دانشگاه معرفی میکرد، دستگیر شد که تحقیقات ماموران در این زمینه ادامه داشت.
وی با بیان اینکه این متهم با پرسهزدن در مرکز شهر نظیر ناصرخسرو و اطراف مراکز آموزش عالی به ویژه دانشگاه تهران، خود را پزشک داروساز و استاد دانشگاه معرفی میکرد، افزود: این فرد در مواجهه با افراد مدعی میشد که علاوه بر تدریس در دانشگاه دارای داروخانه است که حتی به برخی از طعمههای خود قول داده بود که آنان را در داروخانه خود مشغول کار کند. رییس پلیس آگاهی تهرانبزرگ با بیان اینکه متهم با طرح حیلههای مختلف، مالباختگان را فریب میداد، افزود: در میان مالباختگان وی حتی یک دختر دانشجوی دانشگاه تهران نیز دیده میشود. محمدیان افزود: این پیرمرد کپسولهای مختلفی را تهیه کرده و درون آن را از موادبیهوشی و داروهای خوابآور پر میکرد و هر کدام از این کپسولها که دارای رنگهای مختلف بود را به افراد تجویز میکرد. وی با بیان اینکه در حال حاضر تعداد شاکیان متهم به 31 فقره رسیده است، گفت: در میان مالباختگان، افراد مختلفی دیده میشود که به عنوان مثال وی در چند مورد به خانه افراد مراجعه کرده و پس از بیهوش کردن آنان از طریق داروهای تجویزی، اقدام به سرقت طلاجات و اشیای گران قیمت آنان کرده است. ![]() تجاوز به چند تن در پارک ساعی رییس پلیس آگاهی تهرانبزرگ همچنین افزود: این متهم تعدادی از مالباختگان را نیز در ناصرخسرو شناسایی کرده و حوالی غروب در محدوده پارک ساعی با آنان قرار ملاقات گذاشته که در این محل پس از خوراندن داروی بیهوشی، به آنان نیز تجاوز کرده است. وی افزود: در برخی از موارد نیز که مالباختگان ساکن تهران نبودند، وی از آنان خواسته تا در مسافرخانهای در حوالی ناصرخسرو مستقر شوند تا وی برایشان دارو تجویز کند که پس از حضور در مسافرخانه و دادن داروی بیهوشی به آنان، ضمن سرقت اشیای قیمتی آنان، به برخی از این افراد نیز تجاوز کرده است. محمدیان با بیان اینکه متهم پیش از این دارای پنج فقره سابقه کیفری است، گفت: در یکی از سرقتهای قبلی، یکی از مالباختگان این متهم فوت کرده است و در سرقتهای اخیر نیز چند تن به کما رفتهاند. رییس پلیس آگاهی تهرانبزرگ با بیان اینکه بیش از یک ماه است که وی در پایگاه 7 دستگیر شده، گفت: این متهم سواد چندانی نداشته اما نام داروها به ویژه داروهای خاص را حفظ کرده و حتی مدعی بوده که کاشف تعدادی دارو است که به وسیله آن بیماران ام اس و جوشهای صورت را مداوا کند. وی مهمترین ویژگی این سارق شیکپوش را چربزبانیاش اعلام کرد و افزود: شهروندان باید توجه داشته باشند که هرگز به چنین افرادی اعتماد نکنند و از راه دادن افراد غریبه به منزل و ... خودداری کنند. رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ افزود: همچنین باید به این موضوع توجه شود که برای تهیه دارو، بهترین راه، مراجعه به بیمارستان و مراکز معتبر است. این متهم گفت: با خوراندن داروی بیهوشی به مالباختگان، آنان را بیهوش کرده و اقدام به سرقت از آنان میکردم که در مواردی نیز به برخی از آنان تجاوز کردم. مرگ اسرارآمیز دختر ایرانی در هتل دوبی![]() مرگ اسرارآمیز دختر ایرانی در سقوط از طبقه دهم یک هتل در دوبی از سوی بازپرس جنایی پایتخت رازگشایی خواهد شد.همسفران این دختر تیزهوش که دو پسر و یک دختر هستند و در بازداشت به سر میبرند ادعاهای عجیبی دارند.
مرگ اسرارآمیز دختر ایرانی در سقوط از طبقه دهم یک هتل در دوبی از سوی بازپرس جنایی پایتخت رازگشایی خواهد شد.همسفران این دختر تیزهوش که دو پسر و یک دختر هستند و در بازداشت به سر میبرند ادعاهای عجیبی دارند.
سقوط مرگبار ساعت هفت غروب 28 فروردین ماه سال جاری مسافرانی که در هتل معروف دوبی در حال استراحت یا سرگرم تفریح بودند صدای جیغ بلندی را شنیدند و با صحنهای وحشتناک روبهرو شدند. جسد دختری جوان روی سنگفرش محوطه بیرونیهتل افتاده بود و چند زن و مرد از پنجره طبقه دهم یکی از اتاقها وحشتزده به پایین نگاه میکردند. دقایقی نگذشته بود که تیمی از مأموران پلیس محلی دوبی خود را بالای سر جنازه رساندند و در تحقیقات خود دریافتند قربانی دختر 21 ساله ایرانی به نام «فروغ» است که با یک تور مسافرتی برای گردش 3 ساعت پیش به دوبی وارد شده است.وقتی بررسیها نشان داد فروغ دانشجوی مدیریت صنعتی دانشگاه اهواز است ماجرای مرگ مرموز وی از سوی لیدر تور هوایی به دانشگاه اهواز گزارش شد.وقتی استادان دختر دانشجو در جریان مرگ وی قرار گرفتند به پدر و مادرش در ایذه خبر دادند.از سوی دیگر، ماجرای مرگ این دختر ایرانی به مقامات سفارتخانه ایران در امارات اطلاع داده شد و اقدامات ویژه برای انتقال جسد فروغ به خاک ایران صورت گرفت و همسفران این دختر نیز تحت تعقیب قضایی و پلیسی قرار گرفتند. شکایت در تهران پدر فروغ که هنوز باور ندارد دخترش بدون اجازه وی به دوبی سفر کرده باشد پس از مراسم خاکسپاری به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از همسفران فروغ شکایت کرد. بدین ترتیب، اسلام 32، کاظم 29 و رزا 32 ساله که در این سفر مرگبار فروغ را همراهی کرده بودند بازداشت شدند. در این مرحله بازپرس قریشیزاده از شعبه دوم دادسرای جنایی تهران به تیمی از پلیس مأموریت داد که تحقیقات فشردهای را در خصوص رازگشایی سقوط مرگبار دختر دانشجو در دوبی به عمل آورند. همسفران فروغ در بازجوییها خود را در مرگ این دختر بیگناه دانستند و این در حالی بود که پلیس دوبی در گزارش تجسسهایش اعلام کرده بود این چهار دختر و پسر ایرانی در هتل به اتاقهای یکدیگر رفت و آمد داشتهاند! کارآگاهان با توجه به سرنخهای بهدست آمده و در جریان تحقیقات دریافتند «اسلام» با وجود زندگی در تهران از مدتها پیش تلفنی با فروغ رابطه دوستی داشته است. اسلام وقتی دید دستش برای کارآگاهان رو شده است چارهای جز بیان حقیقت ندید و گفت: اوایل بهمن ماهسال گذشته در حالیکه پاسی از شب گذشته بود ناگهان از صدای زنگ موبایلم کهخواب بودم پریدم. وقتی گوشی را برداشتم آنسوی خط دختر ناشناسی پس از احوالپرسی گفت که فروغ نام دارد و تنها بوده و نیاز به یک همدم دارد. پس از پنج دقیقه مکالمه از هم خداحافظی کردیم و چند روز بعد باز فروغ با من تماس گرفت و گفت خانوادهاش در ایذه زندگی میکنند و خودش دانشجوی رشته مدیریت صنعتی در دانشگاه اهواز است. پس از مدتی فروغ برای دیدن من به تهران آمد تا اینکه فروردین امسال با من تماس تلفنی گرفت. از آنجا که من مغازه لباس فروشی دارم و هر از گاهی برای خرید لباس به دوبی میروم به وی گفتم میخواهم برای خرید به امارات بروم که ناگهان فروغ گفت من نیز با تو میآیم. میخواهم برای ادامه تحصیل در کالج امریکایی در آنجا ثبتنام کنم.فروغ 27 فروردین ماه سوار بر هواپیما به تهران آمد و فردای آن روز من و دوستم کاظم نیز که میخواست با همسر موقتش برای تفریح به دوبی بیاید، برای گرفتن بلیت هواپیما اقدام کردیم و همان روز موفق شدیم با یک تور هوایی به دوبی مسافرت کنیم. وی افزود: فروغ هزینه سفر را خودش پرداخت کرد. سه ساعت بعد از رسیدن به هتل متوجه شدم وی از طبقه دهم به پایین سقوط کرده استکه از شنیدن این خبر هولناک شوکه شدم و هنوز باور ندارم.رزا همسر موقت کاظم نیز در بازجوییها به پلیس گفت: زمانی که در اتاق هتل استراحت میکردیم زنگ موبایل اسلام به صدا درآمد. آنسوی خط همسر اسلام مشغول صحبت شد که ناگهان فروغ وقتی متوجه شد اسلام زن دارد، به هم ریخت و عصبانی شد و به اتاقش رفت و اسلام نیز به دنبالش رفت. هنوز دقایقی نگذشته بود که من و کاظم فهمیدیم وی از طبقه دهم هتل به پایین سقوط کرده است. با اعترافات رزا، هر سه همسفر فروغ از سوی بازپرس قریشیزاده برای بازگشایی مرگ دختر جوان در اختیار پلیس قرار گرفتند. گفتوگو با پدر فروغ پدر فروغ در این خصوص به خبرنگار شوک گفت: دخترم رتبه اول تیزهوشان اهواز داشت و در دانشگاه این شهر دانشجو بود. وی در خوابگاه میماند و همیشه تلفنی از حال وی باخبر بودیم. از آنجا که دختر دیگرم در تهران است، وی همیشه برای دیدن خواهرش به تهران میآمد تا اینکه فروردین امسال یک هفتهای از دخترم بیخبر ماندیم، تصور ما این بود که وی در خانه خواهرش است تا اینکه از دانشگاه اهواز با من تماس گرفتند و گفتند دخترم از طبقه دهم هتلی در دوبی به پایین سقوط کرده و کشته شده است که من با شنیدن این خبر خیلی شوکه شده بودم چرا که دخترم برنامهای برای رفتن به دوبی نداشت.مرد سیاهپوش گفت: اسلام و دوستانش عامل اصلی مرگ دخترم هستند و سقوط وی خیلی مشکوک به نظر میرسد بنابراین از اسلام، کاظم و رزا شکایت دارم. دستگیری کلاهبرداران شیک پوش تهرانی![]() 2 کلاهبردار شیک پوش تهرانی که با تشکیل شرکت بازرگانی در اردبیل 17 میلیارد و 370 میلیون ریال کلاهبرداری کرده بودند دستگیر شدند.
رییس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی استان اردبیل امروز گفت : درپی شکایت 2نفر از اهالی اردبیل مبنی بر اینکه 2 نفر از اداره کنندگان یک شرکت بازرگانی واردات و صادرات از آنان کلاهبرداری کردند و قبل از انجام تعهد از محل متواری شده اند رسیدگی به موضوع در دستور کار تیم های ویژه عملیات پلیس آگاهی اردبیل قرار گرفت.
سرهنگ موسی عالیزاده افزود : با اقدامات شبانه روزی ، ردپای کلاهبرداران در یکی از مناطق تهران شناسایی و با همکاری پلیس آگاهی ناجا این 2 کلاهبردار شناسایی و دستگیر شدند. وی گفت : با انتقال کلاهبرداران به اردبیل و انجام تحقیقات مشخص شد این افراد به بهانه خرید تعدادی هواپیمای مسافربری برای یکی از شاکیان مبلغ 16 میلیارد ریال و از شاکی دیگر نیز به بهانه گشایش اعتبار در یکی از بانک های خارجی یک میلیارد و 310 میلیون ریال کلاهبرداری کرده اند. رییس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی استان اردبیل افزود : کلاهبرداران دستگیر شده در بازجویی ها اعتراف کردند که وجوه کلاهبرداری شده را در شرکت های ساختمان سازی شهرهای مختلف ایران سرمایه گذاری کرده اند. سرهنگ موسی عالیزاده گفت : تلاش برای بازگرداندن مبالغ کلاهبرداری شده به افرادی که مورد سودجویی قرار گرفته اند ادامه دارد. پیوندهای روزانه
پيوندها
|
|||
![]() |